اولین مهمانی افطاری این ماه رمضان
دختر نازم قشنگم روز تولد امام حسن مجتبی میهمانی افطاری داشتیم شما هم که عاشق مهمانی خانواده مامان جونو و بابا جون عمو محسن و عمه فاطمه بودن شما هم کلی خوش گذشت بهت چون عاشق زن عمویی بنده خدا هم بهت لطف داره بهت محبت میکنن شما هم دیگه از کنارشون تکون نمیخوری البته کیانا کوچولو هم بود ولی شما با بچه های بزرگتر از خودت رابطه ات بهتره و با بچه های کوچولو کاری نداری بازی نمیکنی . منم برای افطار کلی تدارک دیده بودم شما هم از صبح با من همکاری کردی و گذاشتی به کارام برسم و همه چیز قبل افطار آماده شده بود برا افطار سوپ جو و و توپک خرمایی و بقیه مخلفات سفره برای شام هم باقالی پلو و زرشک پلو با مرغ و رولت گوشت بود و دسر ژله بود همهاز توپک خرمایی خیلی خوششون اومده بود تو هم که عاشقش شده بودی کنجدو خیلی دوست داری میگفتی بهشون کنجد چون با سه طعم کنجدی گردویی و نارگیلی بود و تو کنجدی رو خیلی خوشت اومد و میخوردی نوش جونت عزیز دلم . سوپ جو هم عالی شده بود همه دوست داشتن و کلی تعریف کردن و شما هم به لطف زن عمو یه ظرف کامل خورردی و من خیلی خوشحال شدم . این هم عکس توپک خرمایی و سفره مون قبل از اومدن مهمانها بعد چیدن غذا دیگه روم نشد عکس بگیرم.