هلیا خورشید زندگیمون

دیروز چهارشنبه رفتیم خونه خاله  مریم دوست دوران دانشگاه  مامانی  خونش خیلی خوشگل بود تو خیلی خوشت اومده بود دختر مودبی بودی الهی  مامان فدات بشه  دوستای دیگه هم بودن مرضیه جون وقتی اومد تورو ار سه ماهگی ندیده بود شوکه شده بود  همش میگفت باورم نمیشه چقد بزرگ شده  جوجوی مامان همش براشون لبخند میزدی همه میگفتن چه دختر خوش اخلاقی  همه عاشقت شده بودن الهی قربونت برم که سزیع خودتو تو دل همه جا میکنی  مریمی هم برا عصرانه کلی زحمت کشیده بود سمبوسه  جوجه کباب ویه سالاد جدید خوشمزه و یه  ژله  رنگین کمون واسه دسر درست کرده بود  که تو خیلی خوشت اومده بود همه خوردیمو لذت بردیم&nbs...

سلام دخملی  فردا تولد مامانه نمیدونم کسی رو دعوت کنیم بابا میگه خانواده مادر شوهر اینا و  خودم رو دعوت کنیم اخر هفته هم هست دور هم باشیم  فردا که تولدمه خونه  دوست مامان مریم جون دعوتیم میخام ببرمت مهمونی دوستان  دیگه هم هستن ‍ ‍‍‍‍بنج شنبه تولدمو میگیریم حالا در تدارک کاراهستم  تو هم مثل همیشه با مامان همکاری میکنی دخمل خوبی هستی بازیتو میکنی میذاری به کارام هم برسم دوووووووووسسسسستتتتتتتتتتتت دارم  خیلی زیاد  الهی قرببونت برم که انقد ماهی  عزیزم رفتی لاکو اوردی دستای کوچولوتو دادی یهم  گفتی لات بزن منم دستای نازتو یه لاک قرمز خوشگل زدم الهی دستاتم میگیری بالا که خشک شن ک...

اسم قشنگ هلیا جونمم خیلی تصادفی شد هلیا  اخه قرار بود هلما باشه  ولی تو سایت ثبت احوال گفتن نیست و... ولی هرچی  حالا که شده هلیا خیلی بنظر همه قشنگتره اخه خورشید  زندگیمون  شده مثل معنی اسمش دختر  گرمو مهربونیه الهی قربونت بره مامان عقشم دوست دارم  این روزها که این وبلاگو براش  درست کردیم  دخمل  بیستم میشه نوزده ماهش انشالله همبشه زنده باشی مامانی.